بعنوان یک شهروند که از دل طبقه کارگر رشد کرده ام فریاد میزنم و بر تمامی مسئولان واجب می دانم که اقدامی قاطع بر اساس اصول انسانی و اسلامی انجام دهند تا خط بطلانی باشد بر تمامی تفکرات نکوهیده شده قومی و قبیله ای.
پایگاه خبری عصرجهان؛ساسان امینی کیمه
بسم الله الرحمن الرحیم.
جناب اقای فریاد رس
سرکار خانم فریاد رس
و هر آن که هنوز انصاف و وجدان از وجودش رخت بر نبسته است سلام؛
از طرف بخشی از آن کارگران و مهندسانی که جزئی از ۶۳میلیلون نفر کارکرد را ثبت و رکورد زده اند دادنامه ارائه میکنم باشد برای تظلم خواهی و اگر نشد ثبت در تاریخ سراسر تبعیض این روز های جوانان شهرستانم.
عالیجنابان:
خبری بلند و پرآوازه برای هر مسئولی که ارائه آن فخری بر کارنامه اش بود در رسانه های داخلی و خارجی پیچید.خبری که ماحصل آن در فاصله ای کمتر از ۲۰کیلومتری جز سرخوردگی و یاس رهاورد دیگری نداشت:
طرح پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس به‌عنوان بزرگ‌ترین تأسیسات جمع‌آوری و فرآورش گازهای همراه نفت کشور با سرمایه‌گذاری ۳.۴ میلیارد دلاری روز پنجشنبه (دوم بهمن‌ماه) با فرمان رئیس‌جمهوری به‌عنوان یکی از طرح‌های جهش دوم صنعت پتروشیمی به بهره‌برداری رسید.
ابر پروژه ای که بخشی از کارگران آن جوانان و پیرمردان شهرستان بهمئی بودند که از روز اول تا افتتاح آن در سرما و گرمای بالای۵۰درجه صحرای پالایشگاه آب میشدند تا مبادا در روزگار تحریم خارجی پروژه ملی شان(شما به وقت افتتاح بخوانید بومی خوزستان) بخوابد فارغ از اینکه در جشن افتتاح به صرف آن که کد ملی آنها جایی دیگر کد خورده است غریبه شده اند و با حالت های قهرامیز و به دور از انصاف برخورد شده است که در هیچ مکتبی روا نیست.و پالایشگاهی که مهر ملی میخورد بر پایه مرزهای فرضی که ما بر پایه خطوط ذهنی فقیرمان میکشیم جدا باشیم و الا مگر فاصله ی پالایشگاه تا بهمئی نزدیک تر از فاصله ی آن تا بهبهان نیست؟ موقعیت های جغرافیایی فرهنگی و اجتماعی این دو منطقه چقدر با هم تفاوت دارند؟علت این تنگ نظری ها و مرزبندی ها چیست؟ آیا غیر از این است که در طول هشت سال دفاع مقدس و هنگامی که خوزستان عزیز درگیر جنگ بود مردمان بهمئی دوشادوش برادران خوزستانی شان به پیکار خصم متجاوز رفته اند؟آیا کد ملی ما ریه هایمان را از گرد و خاک خوزستان یا آلودگی های نفتی آن مصون می دارد؟
عالیجنابان:
امروز و در دنیایی ک به واسطه ی پیشرفت علم و تکنولوژی ما میتوانیم از هرکجای دنیا کاری دست و پا کنیم راه بندی و مرزبندی قومیتی انقدر خطرناک هست که ما را به عکس العمل متقابل وا میدارد، با اینکه به آن فکر نمی کنیم اما این اقدام متقابل را هم در چنته اضطرار خود داریم که مگر سهم جوانان بهمئی از طرح پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس؛ پروژه‌ای ملی با ظرفیت پالایشی ۲ فاز پارس جنوبی چند نفر میتواند باشد که انگار با ورود انان بقیه بیکار خواهند شد؟؟
اگر ما بنا را بر سهم ۷۵درصدی از ۱۰۰۰کارمند استخدامی مختص خوزستان بگذاریم آن هنگام ۲۵درصد این سهم به چه کسانی خواهد رسید ؟ البته اگر پیشاپیش از تهران کد نخورند!
در پایان؛
بعنوان یک شهروند که از دل طبقه کارگر رشد کرده ام فریاد میزنم و بر تمامی مسئولان واجب می دانم که اقدامی قاطع بر اساس اصول انسانی و اسلامی انجام دهند تا خط بطلانی باشد بر تمامی تفکرات نکوهیده شده قومی و قبیله ای.
ایام به کام.
دهم بهمن ماه یک هزار و سیصد و نود و نه.
ساسان امینی کیمه.