پایگاه خبری عصرجهان؛وب گردی-سنگ قبر منسوب به باقرخان
خلیل خان بزرگ ۴ زن داشت و ۱۸ پسر.از یک زن(سکینه) ۹ پسر-از سه زن دیگر (مازری- ستاره و خانم جان)؛ هم هریک سه پسر داشت. بی مازری دختر قدیمعلی گهرعلی(احمدی) بود. که پس از مرگ خلیل خان، محتیی یا محتقی خان پسر زمی خان از عمو زادگان خلیل خان او را به زنی میگیرد. پس از خلیل خان در مسیر شاه منگشت، باقر خان برادر ناتنی خود و فرزند بزرگ بی بی سکینه (هادی خان فرزند) را می کشد و فراری میشود و به پیش مادر می آید. حتی انجا هم زن میگیرد. دو برادر دیگر مادری اش که نزد برادران پدری مانده بودند(عباس و علی همت) هم به جرم اینکه برادر مادری شان برادر مادری فرزندان بی بی سکینه یعنی هادی خان را کشت، در دوران طفولیت می کشند. با این وجود باقر نزد مادر و محتقی خان که خواهر زاده علیمراد خان چارلنگ بود می ماند. پس از مدتی دسیسه ها شروع میشود که محتقی خان را به باقر بدبین می کنند که کسی که رحم بر برادر پدری خود نکرد بر تو رحم می کند؟ چراکه وی از یک سو فرزند خلیل خان و از سوی دیگر داماد و خواهرزاده سه طایفه قوی از بهمئی ها است. مشاوران به محمد تقی خان گفتند: بزودی باقرخان به پشتوانه اقوامش علیه تو شورش می کند و مقام خانی را خود تصاحب می کند. محتهی خان حرف کدخدای را عاقلانه دید و برای حفظ خانی خود در شب عروسی باقرخان وی را کشت
باقر خان که فاقد فرزند پسر بود در روستای قبرقیصر در زمینی به نام چل دیمه که یک کیلومتری آسفالت است کشته شد و در آنجا براش دیمه درست کردند و سپس در قلعه ممبی به خاک سپرده شد
بی بی مازری خبر مرگ پسر را از طریق علیباز فرزند قدیمعلی همراه با مینای خود به دیشموک نزد پسران خلیل خان(در این زمان جعفر خان خان بود) می فرستد.
مازری در پیام خود از زبان باقر می گوید:
نه‌بفکر عباسم نه‌هم علی مت ..محتهی نهام زیر گل و قرب قیصر
پسران خلیل خان اگرچه باقر برادر مادری شان را کشته بود اما زیر بار ننگ اینکه برادرشان را محتهی خان کشته و هتک حیثیت های بعدی را تاب نیاورده و به سمت گرمسیر حرکت می‌کنند. ان موقع خیمه و خرگاه محتقی خان در خیجه بود همزمان او نیز قشونی از دایی خود علیمراد خان چارلنگ طلبیده بود و دژ و باروی خود را محکم کرد. در این مسیر فرزندان خلیل خان با سردستگی محمدحسین خان، نال چپ بر اسب ها بسته و با حرکت پارتیزانی، هماهنگی بی مازری و همکاری ملافتاح محمد موسایی عرصه را تنگ می کنند و محتهی خان را می کشند و ایل احمدی از خاندان زکی خانی به خاندان خلیل خانی می پیوندد.
صد سوار علیمراد بید در مالم
سیم گدن محسین ایای رفت از خیالم
صد سوار علیمراد سر دلم بید
علیباز قدیمعلی قرولم بید
احمدی و خیجه یه ویسی و تاشار
خمه کشت، هالومه کشت، ایلمه ایکنن بار
و دهها بیت شعر قدیمی در این باره وجود دارد.
1-محتهی خان فرزند زکی خان فرزند علی همت خان و تقریبا عمو زاده خلیل خان بود .که بعد از اینکه خلیل خان خان شد در رقابت ایلی او را از صحنه قدرت حذف کرد