پایگاه خبری عصرجهان|مدیریت ارتباطات بازاریابی به طور یکپارچه|مترجم: سید محمدرضا حسینی علی آباد

لازم است شرکت ها  استراتژی هایی را برای ارتقای تصویر برند و آگاهی از برند وضع کنند. از طریق ارتباط  آگاهی از برند و تصویر برند گسترش می یابد.  شرکت ها باید یک کانال ارتباطی  برای جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی  ایجاد کنند. این ارتباط فقط به مشتری محدود نمی شود، بلکه به ذینفعان شبکه سود نیز مربوط می شود. ارتباط از طریق تبلیغات، ترویج فروش، تمرین روابط عمومی، بازاریابی مستقیم و بازاریابی تعاملی حاصل می شود.

عناصر فرآیند ارتباط
فرآیند ارتباط نباید یک ترافیک یک طرفه باشد. شرکت ها باید با روی باز در انتظار توسعه شبکه ارتباطی باشند که در آن  بتوانند به مشتری دسترسی پیدا کنند و از طرفی مشتری هم امکان برقرای ارتباط با شرکت ها را داشته باشد. فناوری راه های بسیاری را برای برقراری ارتباط موثر باز کرده است. شرکت ها از ابزارهای سنتی مانند روزنامه، تلویزیون، رادیو، تلفن، بیلبوردها و ابزارهای مدرن مانند اینترنت، ایمیل و دستگاه های بی سیم برخوردارند. فناوری باعث شده است که فرآیند ارتباط نه تنها سریعتر شود، بلکه هزینه های ارتباطی نیز کاهش یابد.

9 عنصر سازنده فرآیند ارتباط است. دو طرف فرستنده-شرکت و گیرنده-مشتری هستند. ابزارهای ارتباطی پیام و رسانه ای هستند که برای برقراری ارتباط فرآیند استفاده می شوند. چهار عملکرد ارتباطی اصلی عبارتند از رمزگذاری، رمزگشایی، پاسخ و بازخورد. آخرین عنصر نویز است که در هر زمان تداخل باعث اختلال در وضوح پیام می شود.

فرستنده باید پیام را بر اساس مخاطب مورد نظر رمزگذاری کند و از رسانه مناسب استفاده کند. گیرنده پیام را رمزگشایی می کند، به پیام پاسخ می دهد و بازخورد را برای شرکت ارسال می کند. کسانی که تجربه خود را به اشتراک میگذارند پاسخ موثرتر از پیام مناسب را دریافت میکنند.

با این حال، پیام ممکن است تأثیر لازم و کافی را نداشته باشد درصورتیکه:

احتمال دارد مخاطب مورد نظربه دلیل اینکه پیام توجه او را جلب نمیکند  تصمیم بگیرد که پیام را نادیده بگیرد.

توسعه برنامه ارتباط موثر
شرکت ها باید جهت ایجاد یک برنامه ارتباطی موثر تلاش کنند. توسعه برنامه ارتباطی را می توان  به  هشت مرحله دسته بندی کرد.

اولین قدم شناسایی مخاطب موردنظر است. مخاطبان موردنظر، مشتری فعلی هستند  یا  مشتریان بالقوه جدید  هستند. شناسایی مخاطبان موردنظر برای توسعه بیشتر و موفقیت کلی برنامه ارتباطی ضروری است. هنگامی که مخاطب شناسایی شد، بخش بعدی ارزیابی درک شرکت یا برند فعلی در بین مخاطبان هدف است. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مخاطبان، پیام باید به الزامات پاسخ دهد.
مرحله دوم تعیین اهداف مشخص برای پیام ارتباطی داده شده است. این هدف می تواند بهبود تصویر موجود، انتقال ویژگی یا تشویق مصرف کننده به اقدام باشد. هدف می تواند یک پاسخ شناختی، عاطفی یا رفتاری داشته باشد.
مرحله سوم طراحی پیام است. طراحی پیام بر اساس هدف پیام است . طراحی پیام باید به این  چهار موردبپردازد، محتوای پیام، ساختار پیام، قالب پیام و منبع پیام.
مرحله چهارم انتخاب کانال ارتباطی است. کانال باید برای رساندن پیام به مخاطبان مناسب باشد. برای شرکت های دارویی به جای قرار دادن بیلبورد، فروشنگان، موثرترین کانال برای دستیابی به مخاطبان پزشک هدف هستند.
مرحله پنجم با برآوردهای مالی کل هزینه ها مرتبط است. شرکت ها باید بودجه فعالیت های تبلیغاتی فروش و سایر فعالیت ها را تعیین کنند. روش های متداول  عبارتند از روش اقتصادی، روش درصد فروش، روش برابری رقابتی و روش های هدف-تکلیف.
گام ششم تصمیم گیری مربوط به ترکیب ارتباطی است. شرکت ها بودجه محدودی دارند، بنابراین نیاز به تعادل در هزینه های تبلیغاتی، پیشبرد فروش، روابط عمومی، نیروی فروش و بازاریابی مستقیم دارند. انتخاب مربوط به ترکیب ارتباطی به شدت به صنعتی که شرکت در حال فعالیت است وابسته است.
گام هفتم اندازه گیری نتایج فرآیند ارتباط. برای شرکت ها بسیار مهم است که نتایج فرآیند ارتباط را به دقت دنبال کنند. نتایج می تواند در فروش، تغییر در نگرش یا تصویر برند افزایش یابد.
مرحله هشتم مدیریت فرآیند بازاریابی یکپارچه است. شرکت ها نمی توانند یک رویکرد متوسط را برای دستیابی به اثر ارتباطی مطلوب ادامه دهند. شرکت ها باید تمام ابزارهای موجود را برای دستیابی به مخاطبان گسترده تر و ارتباط موثر در مورد برند و محصولات یکپارچه کنند.

ارتباطات بازاریابی را نمی توان به صورت مجزا در نظر گرفت. این بخشی جدایی ناپذیر از روند رشد کلی هر شرکت است.