اخبار عمومی
309147
تاریخ انتشار: 1402/07/04 13:25
یادداشت|حمدالله مبشری
قدرت‌ های محلی که منافع خودرا در خطر میدیدند درصدد تثبت قدرت خود ومخالفت با دولت مرکزی شدند.(حاکمان محلی در پی توسعه قدرت سرزمینی بر آمدند.)متاسفانه درمحاسبات خود دچارخطایی راهبردی شدند.!

یادداشتی که می خوانید از سری یادداشت های ارسالی مخاطبین است و درج و انتشار آن الزاما به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.

پایگاه خبری عصرجهان؛ حمدالله مبشری فرماندار بهمئی و مدیرکل سیاسی-انتخابات استانداری کهگیلویه و بویراحمد در دولت احمدی نژاد با ارسال یادداشتی نوشت: تاریخ را نباید تنها از زاویه جنگها ملاحظه وتوجه نمود.تاریخ یک علم چند وجهی و پردازش مجموع رویدادها و پدیده‌ای سر زمینی و بلکه جهانی اعم از حوادث طبیعی و غیر طبیعی است.در حقیقت تاریخ هویت بخشی به جهان (آنچه درآن گذشت؛ومیگذرد؛) میباشد.!تاریخ حوادث مرموز تمدنها وملل های جهان را در خود مدفون و اسرار فراونی درآن نهفته است.بشر با همه دست آوردهای علمی هنوز ناتوان از راز،رمز پیچیدگی‌ها وشکوه تمدنهاست.(در حقیقت رازخلقت در دل تاریخ قابل جستجو و کاوش است)ازنظر فلاسفه یونان و اسلامی تاریخ موجودی زنده است که دائما در حال تکامل ورشد،باروری است. باید با تاریخ عالمانه وبا احترام هم کلام شویم تا نقش خود را در آن گم نکنیم. ذکر حوادث تاریخ منافعی دارد که ضررهای جزئی در آن مستتر است.پس اوراق تاریخ را باید با وسواس و دقت تمام ورق زد تا از مسیر واقعی تاریخ منحرف نشویم.و بدانیم که تاریخ نردبان ترقی همه علوم است.کتاب تاریخ تمدن اسلام وعرب از پرفسور گستاولبون مسیحی فرانسوی الگوی خوبی در تاریخ نگاری است.که مطالعه آنرا توصیه میکنم.برآیند ومعدل علمی ونشان بلوغ اجتماعی، مذهبی،سیاسی هر جمعیتی،مردمی و کشوری تا حدودی درقضاوت انها درمورد رخدادهای پیرامونی قابل درک واندازه گیری است.حوادث تاریخ کلی،جزئی، ملی،محلی هیچ منافاتی باارزشها وهنجارها ندارد. مهم تحلیل درست تاریخ ودرس عبرت از رخدادها است.درس و عبرت دو مفهوم متفاوت است. درس گرفتن یعنی از حوادث و کارهای خوب الگو بگیریم. عبرت یعنی از کژیها برادر باشیم.! البته تاریخ مسیر خود را طی می‌کند ولی ما باید از دل حوادث ورویدادها پس از تحقیق بهترین‌ مسیر را انتخاب و به روز رسانی کنیم.* *🏵جنگ کی کاووس در دو مرحله🏵(ظاهرا بین سالهای ۱۲۹۷ الی ۱۳۰۳)اتفاق افتاد که در این نوشته کوتاه نمی‌توان به همه* *زوایای آن پرداخت..قبل از ورود به مطلب اصلی ذکر این نکته لازم است که در میان ملل جهان نظام ملوک الطوایفی در اعراب از همه برجسته تر وآنهادر اندیشه سیاسی خود هیچ مخالفتی با آن ندارند، بلکه جزافتخاراتشان محسوب میشود.🏵👈میتوان گفت پس از حمله اعراب به ایران نظام ملوک الطوایفی در ایران برجسته ترشد. به احتمالا قبل از اعراب پدیده ملوک الطوایفی در ایران کم رنگ بود. برخی عقده بر آن دارند که ایران در دوره حاکمیت عراب گرفتار نظام ملوک الطوایفی و ارباب،رعیتی شد.🏵حوادث جنگ کی کاووس با خشونت تمام از دستآورد نظام ملوک الطوایفی بود.در آواخرقرن سیزدهم ه- ش اوج بی ثباتی وگسست اجتماعی در دوره قجر به ظهور رسید.و بدترین شرایط در اواخر دولت قجر یعنی حاکمیت احمدشاه قاجارحاکم بود.ایران سراسر بی نظمی ونظام ملوک الطوایفی در همه بلاد ایران حاکم ودولت مرکزی هیچ تسلطی در اداره کشور نداشت.شرایط خیلی بدی در ایران حاکم بود.دراکثر بلاد ایران حالت خود مختار و هیچ نظم؛نسقی وجود نداشت.از طرفی فقر،فلاکت، بدبختی،نامیدی از زندگی مردم سایه انداخت،بطوری که امید به زندگی درجامعه آن روزگار ایران بسیار پایین و نظامات ملوک الطوایفی براساس آیین ایلیاتی، ارباب،رعیتی در پی توسعه سرزمینی و تصرفات ترک تازی میکردند.آنها درتلاش بودند تا سرزمینهای بیشتری را تصرف واز قبل آن مال الاجاره بیشتری سهم خود کنند.درجنوب غرب ایران یعنی خوزستان فعل النفعالات واتحاد ایلات بیشتر از مناطق دیگر ايران بر جسته بود. نظام ملوک الطوایفی افسارگسیخته زندگی مردم را تحت الشاع قرار داد بطوری که هیچ رعیتی اختیار زندگی خود را نداشت.!حاکمان محلی بهترین حکومت را دولت قجر میدانستند.چون آزادی عمل برای سلطه آنها فراهم بود.درهمان زمان ظهور رضا خان میرپنج در همه بلاد ایران شایع گردید که او در صدد ایجاد نظم و یکپارچه ایران (تمامیت ارضی ایران با یک قدرت وحکومت واحد)میباشد. فلذا قدرت‌ های محلی که منافع خودرا در خطر میدیدند درصدد تثبت قدرت خود ومخالفت با دولت مرکزی شدند.(حاکمان محلی در پی توسعه قدرت سرزمینی بر آمدند.)متاسفانه درمحاسبات خود دچارخطایی راهبردی شدند.!خوزستان و کهگیلویه بزرگ مانند دیگر نقاط ایران در ید قدرت حاکمان محلی و نظام ملوک الطوایفی بود.🏵مردم بهمئی احمدی با سر پرستی حسین خان بهمئی همجوار با خوزستان ودارای مرز مشترک ومشخص سرزمینی بودند.در آن مقطع بهمی ها بعضابه دلائلی باحسین خان همراه نبودند. وبرخی بزرگان طوایف برعلیه شخص حسین خان به مخالفین او مشاوره می‌دادند،یا با حضور خوددر اردوگاه مخالفین او قرارگرفتند.ذکرنام افراد وبرخی طوایف و دِلائل آنها در این نوشته کوتاه ممکن نیست.بهمئی ها همواره اعتقاد داشتند مرز سرزمینی آنها پل فعلی مارون بهبهان بود. و همواره درحفظ آن کوشش میکردند. بختیاری -بویر احمدی- اعراب - طیبیها دارای مرز مشترک و جغرافیای خاص خود بودند.🏵👈و در خلال سالهای که ذکر کردم تمام ایلات به جز بهمیی که قصد تجاوز به مرز همسایگان نداشتند👉 به طریقی در صدد توسعه جغرافیای خود بودند وبا لشکر کشی مرزهای همدیگر را در نوردیده.و مردم بیچاره هم از سراجبار نظام ملوک الطوایفی ناچار به حضور در قشون و لشکر حاکمان محلی بودند. بویراحمد بهبهان را تهدید به تصرف کرد.با سرپرستی عبدالله خان ضرغامپور🏵👈 شعر: *قسم خورد عبدالله سر زلف بهادر*

*بهبهان چول ایکنم تا قله نادر*

*عبدالله خان بویراحمدی قشون کشی جهت تصرف بهبهان تا قلعه نادر بهمئی در سر داشت.🏵👈یوسف خان بختیاری معروف به امیر مجاهد حوزه رامهرمز و..را در تصرف و در پی توسعه قسمتی از غرب بهمئی گرمسیری بود.* 🏵👈 *کای محسن یا محمدحسن خان طیبی، در پی تصرفات بخش های مهمی از حومه بهبهان و تصرفاتی ازخاک بهمیی تا بخش فعلی تشان وروستای گدار نارکان و روستای کلگهزاربود.متاسفانه جنگ کی کاووس در اثر توطئه وتجاوز دیگر ایلات بر بهمیی ها تحمیل شد.ومردم بهمئی در آن برهه مجبور به دفع خطر متجاوزان بودند. منقولات تاریخ حکایت آن دارد که پشتیبان کای محس یا همان محمد حسن خان طیبی بویراحمد گرمسیری و بهبهانیهای مقیم شهر بودند.که دراین نگارش توضیح خواهیم داد.🏵👈اعراب به رهبری شیخ خزعل کل خوزستان را در تصرف داشتند و قوای بختیاری -بهمئی-قنواتی را پشتیبانی همه جوره میکرد.ودر حقیقت رهبری قیام سعادت برای استقلال خوزستان یا همان عربستان ایران بود.!🏵تذکر:ظاهراشیخ خزعل با پشتیبانی انگلیس وتحریک پیر استعمار در صدد تجزیه جنوب غرب ایران بود. و تمام متصرفات خوزستان اعم از گمرک، نفت، دریا،کشاورزی،دامپروری خوزستان درید تصرفش بود. وهیچ اهمیتی به دولت مرکزی نمی داد.از در آمدهای هنگفتی که در اختیارش بود. علاوه بر اعراب، لرنشینان جنوب غرب وزاگرس مرکزی را تحریک وتغذیه پولی، مالی،مواد غذای،سلاح مهمات میکرد.بعداز شکست در مقابل رضا شاه لرها را مقصر واظهار داشت که لرها من را اغوا و تحریک کردند.!🏵👈 طبق روایات کای محسن طیبی با کمک وپشتیبانی بویر احمدی هاو بهبهانیها به شهر بهبهان و حومه هجوم و حاکم قنواتی ها(بهادر) را مجبور کردند که تسلیم آنها گردد.وبه تعبیری او را در منزل شخصی محبوس کردند.و از طرفی با قشون خود به سمت سرزمینهای بهمیی حرکت کردند. آنها از مرز بهمئی عبور و تامنطقه گدارنارکان و روستای کلگهزار امروزی پیش رفتند از پل مارون که مرز بهمئی بود تا نرسیده به لیکک را به تصرف خود در آوردند.درشهر بهبهان حضور فعال و بهادر را تحت فشار قرار دادند که حضور آنها را به رسمیت بشناسد. در روایتی از منقولات تاریخی (درمرحله اول جنگ کی کاووس):زن بهادر به طریقی از بهبهان شبانه حرکت کرد.آمد پیش حسین خان بهمیی در لیکک و مینار یا همان روسری خود را انداخت در دستان حسین خان واز او کمک خواست تا بهادر را که درمحاصره قشون محلی قرار گرفته بود یاری دهند.بعد از تصرفات سرزمین های بهمئی؛ حسین خان با آن دسته از مردم بهمئی که همراهی میکردند جلسه گذاشت و گروهی را به سرپرستی دونفر از عموزادگان خود بنامهای: زکی خان وشهباز خان که هر دو فرزندان ولی خان ابن خلیل خان بودند و تعدادی از جنگ آوران از جمله حسینعلی وخانعلی فرزندان مرادعلی بندری که از مشاوران و ملازمان و مورد اعتماد حسین خان بودند و جمع کثیری از برخی طوایف با تجهیزات آن روز روانه مبارزه ودفاع ازتمامیت ارضی وسر زمینی بهمئی کرد.قشون زکی خان با سرعت تمام به کمک جنگ آوران بهمئی به مبارزه با کسانی که به تصرفات مرزی بهمیی تجاوز کردند،حمله وآنها را راند تا (برج)کی کاووس واراده اصلی آنها استقرار در مرز آبی رودخانه مارون بود. در آن جنگ محلی تعداد از قشون طیبی وحامیان انها کشته شدند و تعدادی از بهمیی هم جان خود را از دست دادند.ناگفته نماند با توجه به‌ آنکه زن بهادر کلانتر قنواتیها از حسین خان کمک خواسته بود.در خلال مرحله اول جنگ،زکی خان با معدودی از یاران خود با لباس مبدل از قشون مخالف عبور و خودرا به بهبهان رساند و مخفیانه وارد قلعه یا محل اقامت بهادرشد و با شگرد خاص جنگ آوری که داشت بهادر را از چنگ مخالفین در آورد و قشون مخالف را از شهر(آن قسمت از شهر که در حوزه بهادر قنواتی بود) بیرون راند. و مجدد به قشون خود برگشت.🏵👈ادامه جنگ کی کاووس منتهی شد به حضور رضاشاه پهلوی(رضاخان میرپنج) رضا شاه با شگرد خاص احمدشاه را روانه اروپا یا همان فرنگ نمود وخود همه کاره ایران گردید‌. او تلاش کردبی نظمی ها وقیام‌های منطقه ای را سرکوب و شرایط را برای تاجگذاری آرام و حاکم مطلق ایران یکپارچه(تمامیت ارضی)را فراهم کند.البته رضا شاه درمرحله اول قبل از تاج گذاری تقریبا در ماموریت خود وسرکوب بخشی از طغیانگران ناشی از نظام ملوک الطوایفی موفق شد.وبه مرور زمان نظامات ملوک الطوایفی را کاملا سر کوب کرد.ودر سراسر ایران توفیقاتی خوبی بدست آورد. نا گفته نماند که درخلال جنگ کی کاووس مثلث امیرمجاهدبختیاری، حسین خان بهمئی،شیخ خزعل عرب برای استقلال جنوب غرب ایران یعنی خوزستان جدی تر وارد صحنه شدند.طبیعی بود که حامیان دولت قجر در مخالفت با رضا شاه قرار گیرند.در پیمان استقلال خوزستان که به غائله جنوب معروف کشت؛بیشتر روابط خویشآوندی آنها رادور هم جمع کرد.بطوری که امیرمجاهد و حسین خان خورزمار بودند و مادر انها دختران شهباز خان طیبی بود. واز طرفی طبق روایت دختر حسین خان نامزد پسر شیخ خزعل بود و بر اساس روابط فامیلی و وعده استقلال حوزه جنوب غرب که در اراده آنها بود،دور هم جمع و زمینه غائله جنوب را پی‌ریزی کردند.🏵👈برهمان اساس پایان جنگ کی کاووس منتهی گردید به اتحاد و مثلث غائله جنوب به رهبری شیخ خزعل و از طرفی سلسله قجر منقرض و رضا شاه عملا حاکم ایران شد.او با صدور دستور جدی به قوای نظامی ایران حکم کرد در همه بلاد ایران سران نظامات ملوک الطوایفی را سر کوب کنند.با توجه به آنکه جنوب غرب ایران یعنی خوزستان و مناطق اقماری آن برای ایران و دولت مرکزی خیلی مهم وحالت استراتژی داشت(خلیج فارس، منابع نفتی و کشاورزی و... ) فلذا در اولویت سرکوب رضا شاه قرار گرفت و شخصا ورود کردند.او دستور داد تا قشون عظیم نظامی با تمام تجهیزات روز وارد عمل شوند.🏵درنتیجه ادامه جنگ کی کاووس و سرکوب مردم بهمئی به تصمیم رضاشاه گره خورد ومنتهی به شکست مردم بهمیی گردید. خوزستان(بهبهان) برای رضا شاه انقدر مهم بود که باعث سرکوب جدی قوای مردمی بهمئی گردید. و فرماندهان و موثرین را اعدام و شرایط سختی بر مردم بهمئی حاکم شد.با توجه به اینکه قوای محلی طیبی با پشتیبانی بویراحمدها وبهبهانیها در مقابل بهمئی ها شکست وعقب نشینی کردند.مجدد قشون نظامی دولتی با همکاری سیاره‌ های محلی وارد عمل شدند.یعنی قشون محلی + قشون دولتی با سلاح سنگین آن زمان (توپخانه) علیه قشون بهمئی جنگ سختی را آغاز کردند،قشون بهمئی با فرماندهی زکی خان در اثر فشار سلاح های سنگین آن روزگار ناچار در جنگ؛گریز در برج کی کاووس که دو طبقه بود مستقر ومقاومت کردند.نماینده حاکمیت (فرمانده نظامی)پیک فرستاد پیش زکی خان و تقاضا کردند تا او تسلیم شود‌. زکی خان موافقت نکرد. واظهار داشت مرز بهمئی پل مارون بهبهان است.نماینده حاکمیت خبر عدم موافقت زکی خان را به فرماندهی نظامی در بهبهان اطلاع داد.قشون نظامی دستور گرفتند تا فشار خود رامضاعف کنندو از سلاح سنگین استفاده کنند.جنگ سختی در گرفت وبا توپ خانه برج کی کاووس را تخریب و زکی خان زیر آوار ساختمان زخمی گردید.زکی خان دستور داد که قشون عقب نشینی کند ولی خودش ماند و مقاومت کرد. قشون مردمی زکی خان عقب نشینی کردند و قشون دولتی که ازحکومت مرکزی دستور میگرفتند پیروز شدند.* *ابیات یا شربه های محلی بهمئی هادر جنگ کی کاووس*

*ارمونت منه دلم بوربغل باز*

*ماشالله جر ای کنه زکی وشهباز*

*گوبزن زکی بزن دردت مو جونم*

*توپ زرد خارجه برد نصف رونم*

*زکی گفت و شهباز تیر برد رونم*

*توپ زرد شیلدر نی ده امونم*

*کمیت دوپا سفید بور بغل باز*

*چی شاهین جرایکنن زکی وشهباز*

*سه سوار وره ایا وناز وسرناز*

*یکیشون کل جاهله زکی وشهباز*

*منینم وکیکاووس بنینم ورهدار*

*باد وقبرم بدمه طیوی کنه بار*

*کای اقاکای محکریم جعفرسه تاتون*

*یاد بای پرچله زارچه کردوم واتون*

*گو بزن شهباز بزن کربون برارم* 

*نه کری نه وارثی وجا ندارم*

*در ادامه جنگ کی کاوس زکی خان در برج کی کاووس تیرباران و برادش شهباز خان وحسین آهنگر(حسین بهمئی) وکسان دیگر را که بهمئی بودند دستگیر کردند و بردند بهبهان اعدام کردند.طبق روایات در آن جنگ خیلی از دو طرف کشته شدند پس از شکست بهمیی ها در جنگ کی کاووس وکشته شد مردان شجاع بهمئی که تعدادی در روایات آمد.( علاوه بر زکی وشهباز و حسین بهمئی یا حسین آهنگر کسانی دیگری که ذکر نام آنها ضرورت ندارد.) متاسفانه طبق روایات نزدیک به پنجاه وبه روایتی هفتاد نفر مردم بهمئی احمدی در آن جنگ قربانی نظام ملوک الطوایفی وبی تدبیری خود خوانده‌ های سران ایلات شدند.ودر حقیقت آن جنگ بر مردم بهمئی تحمیل گردید.و برادران ایلی (طیبی و بهمیی)ضرر کردند و نا خواسته گرفتار نظام ملوک الطوایفی وقدرت طلبان شدند. 🏵پس از شکست بهمیی ها در جنگ کی کاووس حسین خان بهمئی مجبور شد در دژ نادر یا قلعه نادر بهمئی مستقر گردد.(سال ۱۳۰۳)و عملابا اتحاد در غائله جنوب وارد مرحله مبارزه مستقیم با دولت مرکزی شدند.!! سال۱۳۰۳ با اتحاد امیر مجاهد وحسین خان بهمئی و شیخ خزعل تحت عنوان غائله جنوب برای استقلال خوزستان رو در روی دولت مرکزی ایران ایستادندودر سال ۱۳۱۰ شکست را پذیرفتند و طبق روایات محلی وتاریخی رهبران قیام را دستگیر وغائله پایان پذیرفت. بخش تاریخی غائله جنوب راقبلا مکتوب و رسانه ای گردید.*

*🏵چند بیت شعر از راویان تاریخ جنگ کی کاووس*

*دو سوار و ناز ایان نازشو سر ناز*

*ماشالله نوم خدا زکی و شهباز*

*کای اغا کای محکریم حسن و جعفر*

*جر گرس و کی کاویس چی روز محشر*

*گو بزن شهباز بزن تیر خرده رونم*

*تش تیر برق سه تیر نیره امونم*

*سر قله تا پای قله ناله ی سه تیره*

*عبدلله دهسم بده جنگ دهس وزیره*

*👈ملا عبدلله فرزند ملا اسدالله طیبی که مادرش بی بی خیری دختر ولی خان یعنی خواهر زکی خان و شهباز خان بود غیرت مادری گرفت ودر آن جنگ موضع گرفت*

*بی خیری تو کل بزن ایلته خبر کن*

*عبدلله شیر نره زیتر خبر کن*

*عبدلله اسدالله سنگر سه بردی*

*مسلسل کار ایکنه تیرش نخردی*

🏵 *نتیجه گیری:با توجه به آنکه رویداد های تلخ برادر کشی قبل از آیامهای جنگ کی کاووس در بهمئی احمدی اتفاق افتاد، و تجربه تلخ تاریخی در تیره بهمئی احمدی درخاطرات مردم فراموش نشد،از همان منظر شخصیت کاریزمای که مردم را برای هرموضوع اجتماعی، سیاسی به وحدت؛همگرایی دعوت ویا با عقل جمعی آنهارا از جنگ دور کند وجود نداشت.(در کتاب راه سبز جلد دوم گوشه های از تراژدی غم انگیزآن حوادث نقل گردید.)به همان خاطر برخی طوایف بهمئی احمدی در جنگ کی کاووس حضور نداشتتد!(تعمدا حضورنیافتند.)و متاسفانه معدود کسانی از طوایف بهمئی دراردوگاه مخالفین ویا پشت صحنه اردوگاه مخالفین بهمئی بودند.فلذا شکست بهمئی وخسارات بعدی آن که پس لرزه هاش درقیام سعادت(غائله جنوب وشکست شیخ خزعل)پایان یافت. دلائل و پیشینه تاریخی داشت. درنهایت درجنگ کی کاووس بهمئی کشته های زیادی داد.!! در مواردی تعدادی بهمئی که پشتیبان اردوگاه مخالفین بهمئی بودند هم کشته شدند که هردوسر باخت وخسارت بود. البته سکوت بهمئی ها وعدم شرکت برخی طوایف به دلایلی که ذکر کردم قابل توجیه بود.ولی آن تعداد معدودی که حضوری یا پشت صحنه اردوگاه مخالفین بودند هرگز دلیل موجهی نداشتند. و به عبارتی میتوان گفت ستون پنجم علیه مردم خود بودند! نقد وتحلیل جنگ کی کاوس آماده انتشار است ودرفرصت بعدی رسانه ای میشود‌. بدرود* *🏵 دبیرخانه یادمانها🏵*

برچسب ها:
حمدالله مبشری ؛

بیشتر بخوانید :


کانال تلگرام عصر جهان


خرتاس
|
Iran
|
1402/07/08 14:31
  +0

  -0
پاسخ
خوب حالا ما چه جور بچه های بیست ساله را به راه درست هدایت کنیم وقتی کر گپ یو خلاصه وقت گرانبها و تحقیقاتش هست

ثبت نظر

نام*
ایمیل(اختیاری)
نظر*