عصرجهان:سید جاسم دانشور،در پی انتشار مطلبی با عنوان «بررسی چرائی رفتارشناسی سیاسی تاج‌گردون در چهار دولت» نوشته سعید رحمانی‌اصل، پاسخی داده است که عیناً از نظر خوانندگان گرامی می‌گذرد:

چقدر دلم می خواست به جای نقد و عیب جویی های تکراری و کم ارزش و یا دفاع و توجیه های مسئولانه و دلسوزانه بعضی از دوستان نسبت به عملکرد تاجگردون این وقتها را صرف این می کردیم که چه راهکارهایی بیابیم، چه پیشنهادهایی را ارائه بدهیم و چگونه از پتانسیل هایمان استفاده کنیم که نماینده امان در راه خدمت رسانی به مردم و توسعه منطقه عملکرد بهتر و تأثیر گذارتری بیشتری داشته باشد. چند مطلب آماده کرده بودم که به بازدید خوانندگان محترم ارائه نمایم، اما خواندن مطلبی تحت عنوان: «بررسی رفتارشناسی سیاسی تاج گردون» از آقای سعید رحمانی اصل مرا بر آن داشت تا این گزینه را زودتر تقدیم نمایم. ابتدا بسیار خرسند هستم که چنین فضایی سالهای اخیر بوجود آمده تا در کنار تمام مشکلات و دغدغه های زندگی از جریانات پیرامونی خود غافل نباشیم و گفتمانی غیر مستقیم در فضای مجازی بوجود آمده است و از آقای سعید رحمانی اصل هم به خاطر پرهیز از جملات و کلمات توهین آمیز و نگران کننده مرسوم از طرف بعضی از حاشیه نشینان تشکر می کنم. اما نگاه سیاسی به رفتار، گفتار، کنش و هر واکنش باید بسیار عمیق و چند بعدی باشد و از هر گونه سطحی نگری خودداری کنیم. زیرا در همان سطح و برداشت تفکرمان صحبت خواهیم کرد. اینجاست که تفاوت جوانی و پختگی مغزها آشکار می شود که در ادامه بیشتر توضیح داده خواهد شد. ابتدا باید دانست که یک ضلع سیاست پیشبرد تفکر، عقیده، دکترین نظم و برنامه های کوتاه مدت و درازمدت یک گروه، حزب و یا کشور از راههای مختلف تا رسیدن به هدف می باشد. اما گاهی ما در محیطی قرار می گیریم که در رسیدن به هدف مشترک هستیم اما ایده هایمان متفاوت است. در حال حاضر نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی هدفشان خدمت به مردم و کشور عزیزمان ایران است و مرزبندی های افراطی و ساختگی تنها چوبی لای چرخ پیشرفت کشور و رفاه و آرامش مردم می باشد. اگر اصول گرایی مبتنی بر اصول دین یا انقلاب یا مذهب می‌باشد بیشتر مردم اصول گرا هستند. اگر حزب الهی منظور زیر پرچم توحید بودن است همه ی مردم حزب الهی هستند. و اگر منظور از اصلاحات تغییر مثبت قوانین و حذف سیاستهای اشتباه و تغییر آن به نفع ایران،اسلام و مردم است بیشتر مردم هم اصلاح طلب هستند اما بعضی‌ها از این اسمها بهره برداری می کنند و امتیازات حزبی و گروهی و حتی فردی می گیرند. ما همه ایرانی هستیم باید در خدمت دین و وطنمان باشیم. بهترین راه خدمت اتحاد و هم دلی است. اگر تاج گردون در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی با سیاستهای ایشان هماهنگ بوده یا در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی دارای پست مهم و از چهره های اصلاح طلب بوده چه ایرادی دارد؟ یادمان باشد همه روسای جمهور توسط مقام معظم رهبری حکم خود را دریافت می کنند. خیلی از مردم به هاشمی رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و اخیراً دکتر روحانی رأی داده اند آیا باید از آنها خرده گرفت؟ اصلاً این حرفها مفهومی ندارد. در موضوع دیدار تاج گردون با محسن رضایی وقتی ایشان از نمایندگان استان های لر زبان می خواهند که در سفرهایش او را همراهی کنند آیا می شود بی احترامی و بی توجهی کرد؟ ضمناً حمایت آقای تاج گردون از دکتر روحانی پس از کناره گیری دکتر عارف اصلاح طلب به نفع ایشان صورت گرفت که موضع‌شان به نفع دکتر روحانی را قبل از نتیجه ی انتخابات نشان دادند نه بعد از نتیجه ی انتخابات.
در ادامه می فرمایند چرا آقای تاج گردون در سخنرانی ۲۲ بهمن بر تبعیت از مقام معظم رهبری تأکید کرده‌اند و از جانفشانی برای رهبری و انقلاب سخن گفته‌اند؟! اولاً نه در کلام بلکه عملاً آقای تاج گردون جانفشانی‌شان را برای انقلاب با حضور در جبهه ها نشان داده اند و با خدمت به مردم و نه باشعار ولایتمداری‌شان را به اثبات رسانده‌اند. به والله اگر آقای تاج گردون این جملات را نمی گفتند او را به باد انتقاد می‌گرفتند چرا … چرا و صدها چرای دیگر. عزیزان مردم به این فرافکنی ها آشنا هستند. دست برداریم از این کارها که خوشایند خدا و مردم نیست. برای مثال اگر انسانی در طول عمرش عمل خوبی نداشته اهل نماز و روزه و غیر هم نبوده وقتی پا به سن بگذارد توبه کند و قلباً درست کار شود و عملاً راه صحیح و عبادت را پیش بگیرد: (حاشیه نشین ها) می گویند فلانی تا دیروز چه کاره بود حالا ادای دین دارها را در می آورد (بدون توجه به فرمان و پذیرش توبه از طرف خداوند) اگر همین شخص تا پایان عمر همین مسیر بد را ادامه دهد، همین افراد می گویند فلانی خجالت نمی کشد پیر شده دست از کارهایش بر نمی دارد؟! مطمئناً همه شما با این مسائل برخورد کرده اید البته این مثل را تشبیه نمی کنم به رفتار آقای تاج گردون چون ایشان از ابتدا انقلابی، مؤمن و مطیع مقام معظم رهبری بوده اند بلکه منظورم از افرادی است که برای ایراد و انتقاد هر لحظه در یک زاویه می نشینند که فکر می کنم نیاز به یک عینک چند بعدی دارند. در رابطه با بحث تحصن اعتراض آمیز نمایندگان مجلس ششم خلاصه عرض کنم آنها هم به خواسته مقام معظم رهبری تن دادند اما شاید مسئولیت آنها باعث شد نسبت به زیاده روی در رد صلاحیتها موضع بگیرند هر چند شاید نوع موضعشان ( تحصن) از نظر برخی دیدگاهها صحیح نبود. و امضاء دکتر تاج گردون نسبت به یک خواسته با تحصن و ادامه ی آن بسیار متفاوت است. همانطور که محسن رضایی پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ خواهان بازشماری آراء بودند اما بعد از رویدادهای پس از آن به زعم ایشان تندروی بعضی ها باعث شد ایشان او اعلام کنند نتیجه ی انتخابات را پذیرفته اند و اعتراض اولیه مؤید شلوغی ها و اتفاقات بعد از آن نبود. که این می تواند در مورد تاج گردون هم صدق کند پس خیلی مسئله را بزرگ نکنید. و اینکه می فرمایید فقط در زمان نمایندگی تاج گردون باید از اقتدار رهبری و جایگاه ولایت فقیه صحبت کنند باید گفت وقتی مسئولیت انسان در یک نظام سیاسی بیشتر می شود مواضع مهمش باید شفاف تر شود. آیا شما قبلاً تمامی صحبت‌های تاج گردون را گوش داده‌اید؟ آیا تا به حال جایی شنیده اید که ایشان برخلاف میل مقام معظم رهبری حرفی زده باشند؟ از سالهای دور تا الان؟ وقتی نسبت به عملکرد تاج گردون با تمام شرایط بد اقتصادی کشور نگاه می کنید و موفقیت می بینید برای انتقاد از او راه دیگری را انتخاب می کنید. این حرف های من دال بر این نیست که آقای تاج گردون هیچ ایرادی ندارند طبیعی است که در طول چند دهه مدیریت و مسئولیت خرد و کلان آن هم در کشوری مثل ایران که ایده ها و تفکرات متنوعی خود نمایی می کنند نوسانات رفتاری هم وجود داشته باشد اما همیشه درصد توان و خوبی عملکرد یک شخص را با اشتباهات احتمالی و غیر ممکن و ضعف های او مقایسه کنیم که با این مقایسه به این نتیجه می رسیم که آقای تاج گردون با این همه سوابق مدیریت بخصوص در نهادها و سازمان هایی که سرشار از منابع مالی بوده سربلند بیرون آمده اند و این مورد ارزشمند است که هم در دولت هاشمی رفسنجانی هم سید محمد خاتمی و هم احمدی نژاد و دکتر روحانی این پست های مهم را به عهده داشته اند و علی رغم تخلفات مالی گسترده از طرف شخصیت های سیاسی مختلف ایشان خوشبختانه از این مورد و موارد مشابه مبری بوده اند. امیدوارم در آینده از اول اسم ایشان (تاج) ایرادی گرفته نشود تا مجبور نشویم به جای تاج گردون بگوئیم (تاج نگردون). ضمناً اگر در یک حزب یا گروه از طرف فرد یا افرادی تخلفی صورت گرفت نباید به پای همه ی افراد آن حزب و گروه نوشته شود زیرا اگر اینطور بود با توجه به این حجم گسترده از تخلفات اداری و رانت خواری و اختلاسها که همه می دانند مربوط به چه گروهی است نام خیلی ها از صفحه ی سیاست ایران باید حذف می شد. اما یک سوال از شما دارم چرا راجع به انتقاد صریح دکتر ولایتی از دکتر جلیلی و تیم مذاکره کننده هسته ای ایشان در مناظره انتخابات ریاست جمهوری چیزی نمی گویید آن هم با پستی که آقای ولایتی دارند و نظارت هایی که بر عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای می شد و می شود؟!
اما اینکه چرا پس از نمایندگی در مجلس شورای اسلامی تاج گردون عضو فراکسیون اصول گرایان حامی رهبر شدند قابل نقد است. بصورت قاطع و سریع بگویم شما خرده نگیرید چرا یک اصلاح طلب در یک فراکسیون اصول گرا عضو شده. بلکه تأثیر گذاری یک تفکر اصلاح طلب را در یک فراکسیون اصول گرا تحسین کنید، چرا فقط از زاویه دلخواهتان به مسائل نگاه می کنید و از نبوغ سیاسی تاج گردون چیزی نمی گویید شما به اعتلاف احزاب و گروه ها در عراق و لبنان نگاه کنید که چگونه حزب الله در لبنان و شیعیان در عراق مجلس کشورشان را در دست گرفتند.
آیا بهتر از این می شد در یک مجلس اصول گرا یک اصلاح طلب رئیس کمیسیون برنامه ریزی و بودجه شود و پس از آن به سمت رئیس کمیسیون تلفیق در آید؟ آیا به ریشه های آن فکر کرده-اید؟ آیا پس از آنکه تاج گردون و باهنر جهت کسب نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی به آراء مساوی رسیدند و برای رأی گیری مجدد تاج گردون به نفع باهنر کناره گیری کردند می دانید ایشان دارای چه جایگاهی شدند؟ تاج گردون واقعاً عاقل هستند و از کلمه ی سیاست به تمام معنا استفاده می کنند. هر نماینده ی کم تجربه و کم ظرفیتی بود رقابت با دکتر باهنر را ادامه می داد. اما با یک تصمیم فکورانه، بخردانه و به موقع پختگی و ارزشهای سیاسی خودش را به همه ثابت کرد و حمایت بیش از پیش باهنر و هم فکرانش و بخصوص دکتر لاریجانی رئیس محترم مجلس را بدست آوردند. شما باید بدانید که دکتر باهنر یکی از چهره های ارزشمند برای نظام هستند و تأثیرگذاری او در چینش های سیاسی و مدیریتی در مجلس و سطح کشور فراتر از باور خیلی هاست. و به همین خاطر می گویم تاج گردون انشاءالله رئیس مجلس خواهند شد اگر … اما این اگرها چیست؟ هر چند قصد نداشتم این روزها به این مطلب بپردازم اما عرض کردم خواندن این مطلب مرا وادار به این کار کرد. آری در دوره بعدی انتخابات مجلس شورای اسلامی اگر دکتر لاریجانی سودای حضور در انتخابات ریاست جمهوری را در سر داشته باشند و این که با احتمال حضور پر تعداد اصلاح طلبان در مجلس بعدی نتوانند رئیس مجلس شوند به جای دیگری به جزء مجلس فکر خواهند کرد و در سوی دیگر اصول گرایان شرایط فعلی را نداشته باشند، که با احتمال اول این مورد حتمی خواهد شد و هر گروه جداگانه نتوانند نماینده اشان را بر کرسی ریاست مجلس شورای اسلامی بنشانند. تاج گردون که مطمئناً مورد قبول اصلاح طلبان مجلس خواهد بود. در طرف دیگر وقتی اصول گرایان به یقین رسیدند که قادر به انتخاب یک نماینده اصول گرا برای کسب کرسی ریاست مجلس نیستند دنبال چهره ی اصلاح طلب میانه رو و اهل تعامل خواهند رفت و یقیناً او کسی جز دکتر تاج گردون نخواهد بود.