اخبار عمومی
اعلام وصول 2
63609
تاریخ انتشار: 1395/07/10 08:31
حوالی عصر حسین را در خط دیدم با یک وضعیت بسیار خنده آور گفتم حسین این چه وضعیتی است گفت به اورژانس و از آنجا به بیمارستان در اهواز انتقال داده شدم ولی از بیمارستان فرار کردم و با زحمت خودم را به خط رساندم

عصرجهان/خاطر ه ای از شهید والا مقام حسین حمید
راوی: نوذر یوسفی
بسم الله الرحمن الرحیم  
در عملیات رمضان به علت شدت آتش دشمن بعثی بسیاری از عزیزان مجروح یا شهید می شدند بعد از اینکه چند فرمانده مجروح گردید فرماندهی دسته به عهده حسین حمید که بچه رامشیر بود سپرده شد ایشان هم پس از چند ساعت در اثر انفجار خمپاره 60 که در نزدیک منفجر شد از یک طرف بدن مجروح شد که تماما ترکش های ریز بودند حسین به اورژانس منتقل گردید.
حوالی عصر حسین را در خط دیدم با یک وضعیت بسیار خنده آور گفتم حسین این چه وضعیتی است گفت به اورژانس و از آنجا به بیمارستان دراهواز انتقال داده شدم  ولی از بیمارستان فرار کردم و با زحمت خودم را به خط رساندم ایشان با یک جفت دمپائی پاره لنگه به لنگه و با یک زیر پوش خاکی رنگ بسیار گشاد و در حالی که آثار خون مردگی و زخم در بدنش بود مجددا  به منطقه و خط آمده بود اما سه سال بعد مزد زخم هایش را که با آنها راز و نیاز می کرد گرفت  و به خیل کاروان شهدا ملحق شد.
روحشان شاد و یادشان تا همیشه گرامی و جاودان و راهشان پر رهرو باد


بیشتر بخوانید :


کانال تلگرام عصر جهان



ثبت نظر

نام*
ایمیل(اختیاری)
نظر*