اخبار عمومی
اعلام وصول 2
7438
تاریخ انتشار: 1394/08/17 23:08
راسخترین انسانها در امر مدیریت کلانْ تنها کسانی هستند که این احساس ومعرفت را به جامعه نشان دهند،که مردمی سالم و اجتماعیِ پاک زاد وذات،حامی وپشتیبانِ آن سیستم می باشد..

"رحمت الله دانا" فعال رسانه ای و کنشگر اجتماعی در مطلبی با عنوان "نقش دولت ها در فاسد شدنِ توده و حفظ آزادی" در پایگاه اطلاع رسانی "عصرجهان" اینگونه نوشت:

راسخترین انسانها در امر مدیریت کلانْ تنها کسانی هستند که این احساس ومعرفت را به جامعه نشان دهند،که مردمی سالم و اجتماعیِ پاک زاد وذات،حامی وپشتیبانِ آن سیستم می باشد..

و این اعتماد بنفسِ حرکتی,باید از ملتی انتظار برود که خود را دستخوشِ دولتها وحکومتهایِ فاسدْ در گذرِ تاریخِ میهنی خود نکرده اند.

و این اتحاد سالم و بدون فساد و بی اعتمادی,بهترین سپر وسرمایه ی حفظ آزادی بعد از بردگی و استبداد می باشد.

انحاء مختلفی وجود دارد که میتوان یک جامعه را فاسد کرد،چه فساد توده ای وچه دولت فاسد.!

گاهی فساد از بالا به پایین تدریس وتحمیل می شود در جهت توجیه خیانت ها و جنایت هایِ دولتی،،و گاهی فسادها خودجوش از دل توده و باورها و اعتقادات آنها گریبانِ حاکمیت را گرفته,تا بر آنها آنگونه که هستند ومیخواهند،حکومت کنند..!!

که در هر دوصورت این آزادیِ مغزهایِ بیچاره و دربند ظلمتِ بالا وپایین جامعه است که در بستر جنایتهایِ تاریخ دفن می شوند.

گاهی سرِ یک انسانْ افیون زده ومخرب است،در اندامِ پاک و سالمِ تحت امر افکار پلید.!

و گاهی جسدی بیمار و فاسد حاملِ مغزی عاقل و روشن می باشد..!

و گاهاً نیز,هم مغز ناپاک است و هم پیکرِ فرمانبرْ فاسد و ویرانگر است.!

اگر مغز سالم ندای آزادی دهد,ولی روح و جسم سالم توانِ حفظ آن را نداشته باشد،بی ثمر است!

اگر جسم وروح سالم در بندِ مغز بدون آزادی باشد،باز بی نتیجه"آزادی"نه حفظ و نه برقرار می شود..!

حال سرگذشتِ توده ی بیمار و دولت تیمار همین گونه است،که مردم بیمارِ از فسادِ افکار وتعصباتِ مذهبی,فرهنگی و سیاسی،حاکمی سرپرست و پرستار میخواهند که تنها مراقبِ جانِ آنها باشد،و نه چیزی دیگر..

بنابراین,اوضاعِ بیمار و تیمار بودنِ ملت و دولت رفته رفته هم حکومت را مطلقه و دچار درخود فرورفتگی واقتدار می کند،و هم این تکرار حاکمیت ها فساد توده را تشدید می کنند.!!

در سرزمین هایی که اقوام مختلف زندگی می کنند،این امر بهتر و روشنتر دیده وآشکار می باشد.

چرا که فساد اگر توده ای باشد و این توده از اقوام مختلف تشکیل شده باشند،باید دانست که میزانِ فساد زیاد و مختلف است,و به راحتی نمیتوان رفع آسیب و با آزادی ایجاد یک فضایِ سالم و منسجم کرد.!

و تنها این دولتها هستند که از این تعدد اقوام سودجسته و بهره ی لازم و کافی را برای حفظ ارکان قدرت برده اند.

بنابراین,اگر حکومتهای مستبد بصورتِ پیوسته با سیستمی فاسد بر مردم حکمرانی کنند، نه تنها مردم مورد ظلم و ستم اجتماعی و حقوقی قرار می گیرند،بلکه این توده هستند که طی گذرِ زمان فساد را در درون افکار واعمال روزمره ی خود نهادینه وارزشی می کنند..

ارزشهایی که در چشم انداز مردم,منطقِ زندگیِ آنها و اعتقاداتِ ایمانی آنها شمرده می شود.

و هیچ وقت طلب آزادی از بندِ پلیدی و استبداد را مهم و ارزشمند ندانسته، بلکه آن را بیهوده می خوانند.!

نتیجه گیری:

حکومتهای غیرمردمی و بدور از آزادی،همیشه به سلامتِ افکارِ توده برای ثبت وحفظ قدرت خود اهمیت نداده،بلکه آنها را در معرض انواع بیمارهایِ اجتماعی قرار داده تا مبادا انسجام و اتحادِ تحول در میان توده به حرکت افتد..

بدتر از این,آنکه ملتی فاسد بشوند و این خطرناکترین نوع جامعه برای آن سرزمین و دیگر کشورها می باشند.!

چراکه توده ی فاسد زیر پرچمِ حکومت مفسد خطرجهانی دارد، و این جامعه هیچگاه معنایِ آزادی را درک نخواهد کرد،که بخواهد برایِ آن تلاش کند و درنتیجه آنرا حفظ کند..!!

تحریریه پایگاه اطلاع رسانی عصرجهان: مطلبی که خوانید از سری یادداشت های  مخاطبین پایگاه اطلاع رسانی عصرجهان است. و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.

برچسب ها:
فساد ؛ آزادی ؛ خیانت ؛ جنایت ؛

بیشتر بخوانید :


کانال تلگرام عصر جهان



ثبت نظر

نام*
ایمیل(اختیاری)
نظر*